وبلاگ تفریحی




درباره ما


آپارات اهنگ,دانلود آهنگ شاد و غمگین,دانلود آهنگ عربی,دانلود آهنگ لری,آهنگباز,آهنگدونی,دانلود آهنگ کردی تهران موزیک,دانلود آهنگ شاد عروسی,دانلود اهنگ شاد رقص,دانلود آهنگ شاد تولد,دانلود اهنگ تو ماشین,دانلود آهنگ زنگ گوشی,سایت دانلود اهنگ,آپارات تصادف,آپارات موسیقی,آپارات اهنگ,آپارات کارتون,آپارات فیلم خارجی,آپارات مستند,آپارات کلیپ خنده دار,فیلم کره ای,دانلود سریال کره ای,دانلود فیلم سینمایی کره ای,عکس بازیگران زن ایرانی,عکس بازیگران مرد ایرانی,عکس خوانندگان


دانلود رایگان فصل هفتم 7 برنامه شام ایرانی شب آخر دانلود رایگان فیلم ایرانی دانلود رایگان فیلم و سریال سرگرمی شام ایرانی شب میزبانی مهران رجبی طنز قسمت هفتم 7 برنامه شام ایرانی با لینک مستقیم مهران رجبی


دانلود رایگان فصل هفتم ۷ برنامه شام ایرانی شب میزبانی مهران رجبی

دانلود شب دوم قسمت هفتم ۷ برنامه شام ایرانی با لینک مستقیم و کیفیت عالی DVDRip

دانلود نسخه کم حجم شب دوم از فصل ۷ به کارگردانی سروش صحت

با کیفیت عالی ۷۲۰p HD به همراه نسخه کم حجم ۴۸۰p

“ در صورت نارضایتی صاحب اثر لینک دانلود حذف می شود ”

» لینک دانلود شب دوم + اسکرین شات و نسخه کم حجم قرار گرفت «

Sham-Irani-S07-E02

کارگردان: سروش صحت | موضوع: سرگرمی، طنز | سال تولید: ۱۳۹۴ | انتشار: بهن ۹۴

مدت زمان: ۶۵ دقیقه | فصل هفتم | میزبان امشب: سام درخشانی

فرمت ویدئویی: MKV + MP4 | حجم: ۱۵۴ + ۳۰۱ مگابایت

با حضور : علی صادقی، حمید لولایی، مهران رجبی و یوسف تیموری

توضیحات: این برنامه به نوعی دور همی اطلاق میشود که صرفا بهانه ای است برای انعکاس بخشی از فرهنگ غنی ایرانی به نام آداب شام ایرامی که این آداب مشتمل بر آشپزی، غذا خوردن، معاشرت، مهربانی و… میباشد. این برنامه به صورت مسابقه ای است که در هر قسمت هنرمندان آشپزی خواهند کرد و به یک دیگر امتیاز میدهند.

دانلود برنامه شام ایرانی ( شب میزبانی مهران رجبی ) با کیفیت عالی :

Shame_Iran

Far30Music

دانلود با کیفیت عالی با حجم ۳۰۱ مگابایت :

لینک مستقیم Tizfile

دانلود با لینک مستقیم از سرور اختصاصی سایت

دانلود نسخه کم حجم با کیفیت عالی با حجم ۱۵۴ مگابایت :

لینک مستقیم Tizfile

دانلود با لینک مستقیم از سرور اختصاصی سایت

Far30Music




ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۳۰

 دانلود رمان, دانلود رمان pdf, دانلود رمان الکترونیکی, دانلود رمان اندروید, دانلود رمان ایرانی, دانلود رمان برای اندروید, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان عاشقانه ایرانی, دانلود رمان پشت کوه, دانلود رمان پشت کوه کامل, دانلود رمانهای لیلی تکلیمی, دانلود پشت کوه, دانلود پشت کوه pdf, دانلود پشت کوه اندروید, دانلود پشت کوه موبایل, دانلود پشت کوه کامل, دانلود کتاب اندروید, دانلود کتاب ایرانی, دانلود کتاب ایرانی عاشقانه, دانلود کتاب برای اندروید, دانلود کتاب داستان, دانلود کتاب رایگان, دانلود کتاب رمان, دانلود کتاب رمان ایرانی, دانلود کتاب عاشقانه, دانلود کتاب موبایل, دانلود کتاب پشت کوه, رمان, رمان pdf, رمان اندروید, رمان ایرانی, رمان برای اندروید, رمان جدید, رمان عاشقانه, رمان عاشقانه جدید, رمان نوشته لیلی تکلیمی, رمان پشت کوه, رمان پشت کوه لیلی تکلیمی, رمان پشت کوه موبایل, رمان پشت کوه کامل, رمانهای لیلی تکلیمی, رمانی ایرانی, لیلی تکلیمی, نود و هشتیا, نودهشتیا, نودوهستیا, نوشته کاربر نجمن, نوشته کاربر نودهشتیا, پرنیان, پشت کوه, پشت کوه کامل, پی دی اف, کتاب, کتاب آندروید, کتاب آیفون, کتاب اندروید, کتاب برای اندروید, کتاب برای موبایل, کتاب رمان ایرانی, کتاب مخصوص موبایل, کتاب موبایل, کتاب پشت کوه, کتابچه

 نام رمان : پشت کوه 

 نویسنده : لیلی تکلیمی کاربر انجمن نودهشتیا

 حجم کتاب : ۶٫۲ (پی دی اف) – ۰٫۵ (پرنیان) – ۱٫۱ (کتابچه) – ۰٫۶ (ePub) – اندروید ۱٫۰ (APK) 

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

 تعداد صفحات : ۵۸۶

 خلاصه داستان :

یه خانم جوان برای تدریس به مدرسه ای می ره که در یک روستای نسبتا دور افتاده ست، اونجا با بچه ها و اتفاقات جالبی روبه رو می شه .
ما در این داستان علاوه بر خانم معلمی که سعی داره صبور و منطقی نشون بده، با پسر نوجوون با نمکی هم آشنا می شیم که رو مخ این خانم معلمه و تقریبا هیچیش به آدمیزاد نرفته ولی یه کمی که پیش بریم حتی می تونیم عاشقش بشیم.
توی این داستان با هم می خندیم، می ترسیم و با ماجراهایی رو به رو می شیم که مرتبط با شهروندان نامرئی و غیرعادی پشت کوه، یعنی اجنّه ست!

 قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

 پسورد : www.98ia.com

 منبع : wWw.98iA.Com

 با تشکر از لیلی تکلیمی عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

 دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای کلیه ی گوشی های موبایل (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

 دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

 دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

 قسمتی از متن رمان :

آقای مدیر که پیش بینی کرده بود دیر یا زود مرا ببیند که گوش کوهان را گرفته ام و به شیوه ی معلم های قبلی اورا به سوی دفتر می کشانم، زیرلب باخودش غرولندی کرد:
ـ” پس بالاخره تو هم صبرت تموم شد!”
معترضانه صدایم را بالا بردم:
ـ” آقای صادقی لطفا تکلیف منو با این کوهان پشت کوهی روشن کنید!”
مدیر بابی حوصلگی غرید:
ـ” شماره تلفن خونه تون روبده تا بگم بابات بیاد تعهد بده…”
با خشم دندان به هم ساییدم:
ـ” تعهد؟ کار این جونور از تعهد گذشته، دیوونه م کرده با این خل بازی هاش!”
بی تفاوتی مدیر روی اعصابم بود:
ـ” باشه، هرچی شما بگین… خیلی خب کوهان، شماره تلفن!”
این دیگر آخرش است! موقع ثبت نام بچه ها شماره از آنها نگرفته یعنی؟!
کوهان بی هیچ نگرانی و دلشوره ای پاسخ داد:
ـ” ما تلفن نداریم.”
مدیر هم اصلا دلشوره ای نداشت:
ـ” شماره همسایه تون رو بده.”
کوهان شماره ی همسایه اش را روی یک ورقه نوشت. مدیر شماره گیری کرد و زد روی بلندگو:
ـ” الو؟”
ـ” سلام خانم، ازمدرسه ی کوهان پشت کوهی تماس می گیرم. “
ـ” کوهان همسایه مونه، به من چه؟”
ـ” می شه لطفا پدرش رو صدابزنید؟”
ـ” نه! پدرش اون میش سیاه سفیده شون رو برده دامپزشکی، فکر کنم مش مشه گرفته، یا شاید هم جنون گاوی…”
ـ” خب مادرش رو صدا کنید!”
ـ” نمی شه، مادرش رفته جهازبرون دختر خوارشوهر خواهرش!! یه گلدون کریستال هفتاد و سه هزارتومنی هم به عنوان چشم روشنی براشون خریده تا چش و چال فامیل دوماد درآد!”
ـ” برادر بزرگ ترش چی؟”
ـ” بانامزدش رفتن مشهد زیارت، ساعت سه وبیست وپنج دقیقه صبح بلیط داشتن که دوساعت تأخیر بهش خورد و سرساعت ده و چهل و سه دقیقه پرواز کردن!!”
ـ” خودتون لطفا یه سر بیاین مدرسه.”
ـ” وا به من چه؟ مگه من فضولم؟!”
و بی هیچ مقدمه ای ارتباط از آن سوی خط قطع شد. مدیر با بی حوصلگی گوشی قطع شده را اندکی به سویم متمایل کرد تا بگوید دیدی قطع شد؟ وبعد بابی قیدی شانه ای بالا انداخت وگوشی را روی شارژرش گذاشت.




ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۳۰

دانلود این مرد ارباب است اندروید, دانلود این مرد ارباب است موبایل, دانلود این مرد ارباب است کامل, دانلود رایگان رمان, دانلود رایگان رمان این مرد ارباب است, دانلود رایگان کتاب, دانلود رمان, دانلود رمان pdf, دانلود رمان الکترونیکی, دانلود رمان اندروید, دانلود رمان ایرانی, دانلود رمان این مرد ارباب است, دانلود رمان این مرد ارباب است کامل, دانلود رمان برای اندروید, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان عاشقانه ایرانی, دانلود رمانهای رویا رستمی, دانلود کتاب اندروید, دانلود کتاب ایرانی, دانلود کتاب ایرانی عاشقانه, دانلود کتاب این مرد ارباب است, دانلود کتاب برای اندروید, دانلود کتاب داستان, دانلود کتاب رایگان, دانلود کتاب رمان, دانلود کتاب رمان ایرانی, دانلود کتاب عاشقانه, دانلود کتاب موبایل, رمان, رمان pdf, رمان اندروید, رمان ایرانی, رمان این مرد ارباب است, رمان این مرد ارباب است رویا رستمی, رمان این مرد ارباب است موبایل, رمان این مرد ارباب است کامل, رمان برای اندروید, رمان جدید, رمان عاشقانه, رمان عاشقانه جدید, رمان نوشته رویا رستمی, رمانهای رویا رستمی, رمانی ایرانی, رویا رستمی, نود و هشتیا, نودهشتیا, نودوهستیا, نوشته کاربر نجمن, نوشته کاربر نودهشتیا, پرنیان, پی دی اف, کتاب, کتاب آندروید, کتاب آیفون, کتاب اندروید, کتاب این مرد ارباب است, کتاب برای اندروید, کتاب برای موبایل, کتاب رمان ایرانی, کتاب مخصوص موبایل, کتاب موبایل, کتابچه

 نام رمان : این مرد ، ارباب است 

 نویسنده : رویا رستمی کاربر انجمن نودهشتیا

 حجم کتاب : ۴٫۳ (پی دی اف) – ۰٫۳ (پرنیان) – ۰٫۹ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۸ (APK) 

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

 تعداد صفحات : ۴۵۰

 خلاصه داستان :

قاصدک، دختری که اسیر میشه، اسیری مردی پر از غرور، که اونو به جای طلب از پدری بر می داره که قول میده پول طلبو جور کنه حتی اگه بمیره تا دخترش آزاد بشه…
اما باربد چقد مرد میشه که ساده از قاصدکی بگذره که زیباست و پر از شیطنت و زندگی و البته با نیش زبونی که داغون می کنه.
باربد جذابمون که دوس دختراش دیوونه اش می کنن توی قصرش باید از یه شاهزاده بگذره… اگه بتونه…

 قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

 پسورد : www.98ia.com

 منبع : wWw.98iA.Com

 با تشکر از رویا رستمی عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

 دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای کلیه ی گوشی های موبایل (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

 دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

 دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

 قسمتی از متن رمان :

باز هم آن ماشین سیاه…درست عین زندگیِ که این روزها سیاه تر از همیشه بود، عین آخرین قهوه ایی که نخورده و سرد شده از روی میز چوب گردوی دوست داشتنی اش جمع کردند…باید بگوید یادش بخیر؟…
پالتوی مارک سیاه رنگش که یادگار روزهای بی غم ثروت بود، را محکم دور خودش پیچید و به سوی در خانه آبی رنگشان که زنگ زده بود و پایین شهری و مهم تر از همه اجاره ایی…رفت.زیر چشم به ماشین که درش باز شد و دو تا از آن هیکلی های ساخته بیرون آمدند نگاه کرد .ترس به جانش افتاد و باز خدا نکند این شرخرهای نکبت مزدایی باشند.جلوی در ایستاد و دستش به سمتش نرفته صدایی لرز به تنش داد و پاییز منصف تر بود که لرز دادنش را حداقل در این ظهر پاییزی هدیه نمی داد…فکر کند این روزها پاییز را بیشتر از آدم ها…خصوصا مزاحم هایش دوست داشت!
-صبر کن خانوم!
نگاهی به اطرافشان انداخت.نفس راحتی کشید که در و پنجره های همسایه های جدید و فضولش بسته است.کمی نامهربان بودن و اخمو شدن اشکالی داشت؟!
با اخم و جسارتی که همیشگی بود و زبانزد عالم که نه حداقل تمام آنهایی که قاصدک نیکو را می شناختند، به سویشان برگشت و باید عین خودشان گردن کلفت بود.دست به کمر زد و گفت:فرمایش؟
مردی که کت سیاه رنگش کمی عقب رفته بود تا سینه اش را فراخ تر نشان دهد جلو آمد و بدون نرمش و با اخم گفت:بابات کجاست؟ تا کی قراره عین موش خودشو قایم کنه؟
این مرد گستاخ رسم ادب در مقابل خانم ها نمی دانست…اصلا!
دهانش تلخ شد.وقت ترس که نبود، بود؟ بدون آنکه جسارت را فدای تن بالا رفته صدای آن مرد هیکل ساخته شود گفت:اولا ترسو هفت جد و آبادته، دوما چه فرت و فرت میاین جلو در مردم؟ که چی بشه؟ کارخونه پول سازی داریم؟ این مزدایی از خدا بی خبر ول کن نیست؟ بابام گفت میده یعنی میده.حالیتونه الان دستش تنگه؟ تو خونه ی اجاره ایی تو جنوبی ترین منطقه ی شهر نشسته؟…
خواست ادامه دهد که مرد دوم که کمی کوتاه تر بود اما وحشتناک تر از او گفت:زبون به دهن بگیر دختر…ببین تورو خدا پول مردمو نمیدن دمم درآوردن…به اون بابای بی غیرتت بگو جناب مزدایی گفت اگه تا سرماه پولو جور نکنه بلایی سرش میارم که هرروز بره سجاده پهن کنه و التماس خدا که چرا این اتفاق افتاده.روشن که تلاوت شد نه؟
مثلا چاله میدانی بود دیگر؟
-هه نترسون منو مردیکه ی پفکی، برو بگو بیا منتظرتیم.در ضمن بابای من اینجا نیست شهرستانه رفته پول جور کنه.
مرد اول گفت:نه انگار ملایم بودن دردیو دوا نمی کنه…
به سوی قاصدک رفت و بازویش را محکم چنگ زد و با چشمانی که تمام زورش را زده بود که وحشت را القا کند گفت:فقط تا سر ماه، حساب کن دختر، یه هفته مونده، اگه جور نشد…
لبخندی به همکارش زد که معنیش خدا نکند آنچه باشد که قاصدک بیچاره فکر کرده بود.
-شیرفهم شد؟
قاصدک دستش را محکم کشید و با خشم گفت:برین گم شین آشغالا، حرفاتونو زدین منم گوشمو مفت مفت دادم واسه شنیدن، حالا برین تا به گند نکشیدین اینجارو.




ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۳۰

ترجمه بلای دوست داشتنی, جاوا, داستان, داستان ایرانی, داستان عاشقانه, دانلود, دانلود بلای دوست داشتنی, دانلود بلای دوست داشتنی کامل, دانلود ترجمه فاجعه زیبا, دانلود رایگان رمان, دانلود رمان, دانلود رمان pdf, دانلود رمان الکترونیکی, دانلود رمان اندروید, دانلود رمان ایرانی, دانلود رمان برای اندروید, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان عاشقانه ایرانی, دانلود رمانهای لیندا هووارد, دانلود فاجعه زیبا, دانلود کتاب اندروید, دانلود کتاب ایرانی, دانلود کتاب ایرانی عاشقانه, دانلود کتاب برای اندروید, دانلود کتاب بعد از آن شب, دانلود کتاب داستان, دانلود کتاب رمان, دانلود کتاب رمان ایرانی, دانلود کتاب عاشقانه, دانلود کتاب موبایل, رمان, رمان pdf, رمان اندروید, رمان ایرانی, رمان برای اندروید, رمان بعد از آن شب, رمان بعد از آن شب لیندا هووارد, رمان بعد از آن شب موبایل, رمان بعد از آن شب کامل, رمان جدید, رمان جمی مک گوایر, رمان عاشقانه, رمان عاشقانه جدید, رمانی ایرانی, نوشته کاربر نجمن, نوشته کاربر نودهشتیا, پرنیان, پی دی اف, کتاب, کتاب آندروید, کتاب آیفون, کتاب اندروید, کتاب برای اندروید, کتاب برای موبایل, کتاب بعد از آن شب, کتاب رمان ایرانی, کتاب مخصوص موبایل, کتاب موبایل, کتابچه

 نام رمان : بلای دوست داشتنی (فاجعه ی زیبا)

 نویسنده :جمی مک گوایر – ترجمه parizad17 کاربر انجمن نودهشتیا

 حجم کتاب : ۳٫۹ (پی دی اف) – ۰٫۳ (پرنیان) – ۰٫۹ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۸ (APK) 

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

 تعداد صفحات : ۳۸۶

 خلاصه داستان :

اَبی دختر خیلی خوبیه . نوشیدنی نمی خوره ، فحش نمیده و محافظه کارانه لباس میپوشه . اون فکر میکنه اینجوری میتونه از گذشته ی تاریکش فرار کنه . گذشته ی که به خاطرش ، همراه بهترین دوستش امریکا ، به ایسترن امده تا یه شروع تازه داشته باشه . ابی فقط یه هدفداره : دوری کردن از دردسر .
تراویس مددوکس ،  خود دردسره …پسر بد دانشگاه . یه پسر جذاب ، باهوش ،  یه بوکسور خیلی خوب و صد البته دخترباز . تراویس اعتقادی به دوست دختر نداره و هیچ وقت تو زندگیش ، هیچ رابطه ی طولانی تر از یک شب، با هیچ دختری نداشته . تراویس وقتی متوجه بی توجهی اَبی نسبت به خودش میشه ، پای ابی رو به یک شرط بندی میکشه . شرطی که اگه ابی ببازه ،  باید یک ماه با تراویس زندگی کنه واگه تراویس ببازه …

 قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

 پسورد : www.98ia.com

 منبع : wWw.98iA.Com

 با تشکر از ‌parizad17 عزیز بابت ترجمه این رمان زیبا .

 

 دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

 دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

 دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

 قسمتی از متن رمان :

همه چیز اتاق داشت فریاد می زد , من به انجا تعلق ندارم . پله ها درحال ریزش بودند و تماشاگران با فریاد شانه به شانه ی هم ایستاده بودند. هوا ترکیبی از بوی خون , عرق و ماندگی می داد . دستهای دراز شده برا دادن پول , اسمها و شماره های که با فریاد گفته می شد درک همه چیز را به قدری سخت کرده بود, که برای فهم همدیگر از حرکت دستها استفاده می شد . خودم را میان جمعیت فشار دادم و به دنبال بهترین دوستم راه افتادم . آمریکا در حالی که لبخند پهنش حتی زیر نور کم جان اتاق هم پیدا بود گفت :
“پولهات رو داخل کیفت نگه دار, ابی “
شِپلِی فریاد زد :
” نزدیک هم بمونید ,الان شروع بشه همه چیز بدترم میشه ” .
امریکا در حالی که شِپلِی ما را به طرف دریای از ادم هدایت می کرد ,اول دست او و بعد دست من را گرفت . صدای بلندی شبیه غرش یک گاو نر فضای مه الود اتاق را شکست . از ترس یک متر به هوا پریدم و برای پیدا کردن منبع صدا اطرافم را نگاه کردم . مردی درحالی که مقدار زیادی پول نقد در یک دست و بلندگوی در دست دیگرش داشت , روی یک صندلی چوبی ایستاده بود . بلندگو را به دهان نزدیک کرد و گفت :
” به حمام خون خوش امدین , اگه دنبال اقتصاد ۱۰۱ هستید باید بگم جای کاملا اشتباهی تشریف اوردی ,دوست من ! اگه دنبال رینگ میگردین اینجا همون جای که دنبالش می گردین. اسم من آدامه . قوانین رو من تعیین می کنم . من می گم کی برنده شده . شرط بندی به محض اینکه حریفها وارد رینگ شدن تموم می شه .دست زدن به مبارزها ممنوع , کمک کردن و نزدیک شدن به رینگ ممنوع …اگه قوانین رو بشکنین , یک دل سیر کتک می خورین و بدون اینکه پولتون رو بگیرید, با یک تیپا بیرون می شین . این شامل حال شما هم می شه خانوم ها “




ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۳۰

داستان عاشقانه, دانلود, دانلود رایگان رمان, دانلود رایگان رمان سرنوشت ترنم, دانلود رایگان کتاب, دانلود رمان, دانلود رمان pdf, دانلود رمان الکترونیکی, دانلود رمان اندروید, دانلود رمان ایرانی, دانلود رمان برای اندروید, دانلود رمان سرنوشت ترنم, دانلود رمان سرنوشت ترنم کامل, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان عاشقانه ایرانی, دانلود سرنوشت ترنم, دانلود سرنوشت ترنم pdf, دانلود سرنوشت ترنم اندروید, دانلود سرنوشت ترنم موبایل, دانلود سرنوشت ترنم کامل, دانلود کتاب اندروید, دانلود کتاب ایرانی, دانلود کتاب ایرانی عاشقانه, دانلود کتاب برای اندروید, دانلود کتاب داستان, دانلود کتاب رایگان, دانلود کتاب رمان, دانلود کتاب رمان ایرانی, دانلود کتاب سرنوشت ترنم, دانلود کتاب عاشقانه, دانلود کتاب موبایل, رمان, رمان pdf, رمان اندروید, رمان ایرانی, رمان برای اندروید, رمان جدید, رمان سرنوشت ترنم, رمان سرنوشت ترنم موبایل, رمان سرنوشت ترنم کامل, رمان عاشقانه, رمان عاشقانه جدید, رمانی ایرانی, سرنوشت ترنم, سرنوشت ترنم کامل, نود و هشتیا, نودهشتیا, نودوهستیا, نوشته کاربر نجمن, نوشته کاربر نودهشتیا, پرنیان, پی دی اف, کتاب, کتاب آندروید, کتاب آیفون, کتاب اندروید, کتاب برای اندروید, کتاب برای موبایل, کتاب رمان ایرانی, کتاب سرنوشت ترنم, کتاب مخصوص موبایل, کتاب موبایل, کتابچه

 نام رمان : سرنوشتِ ترنم 

 نویسنده : ˙·▪●Nilsa●▪·˙کاربر انجمن نودهشتیا

 حجم کتاب : ۱٫۶ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۱ (ePub) – اندروید ۰٫۷ (APK) 

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK

 تعداد صفحات : ۱۴۷

 خلاصه داستان :

داستان زندگی دختری به اسم ترنم ـه که نمی خواد زیر بار یه ازدواج اجباری بره… چون این ازدواج یه جور معامله ست برای دو نفر دیگه…
برای همین با شخص دیگه ای ازدواج می کنه که دوستش داره… خیلی سریع که مهلت جلوگیری از این ازدواج رو به اون دو نفر نمی ده و این براش گرون تموم می شه…

 قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)

 پسورد : www.98ia.com

 منبع : wWw.98iA.Com

 با تشکر از ˙·▪●Nilsa●▪·˙عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

 دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای کلیه ی گوشی های موبایل (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

 دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

 دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)

 

 قسمتی از متن رمان :

از در خونه اومدم بیرون که برم خونه الهام اینا یکم باهاش حرف بزنم سبک بشم
داشتم خفه میشدم تو خونه..همش همون حرف همیشگی
دلم به خواهرم خوش بود که اون طرفدارم بشه ولی این اواخـر بدتر طرفدار بابا شده بود
مامانمم که ماشالا تو این موضوع رو حرف بابام حرف نمیزد..موندم کی انقدر حرف گوش کن شده بود.بدتر از همه این که حرف میزدم میگفتن تو خودت اولش موافق بودی چی شده میزنی زیرش؟
اه من کی موافقت کردم.فقط یکم نرمش نشون دادم بلکه بیخیال بشید.بیجنبه ها
آخه خداچی میشد منم ته تغاری باشم مثل ترانه؟اونوقت ترانه چی میشد؟
اه چرا انقدر دارم چرتو پرت میگم
نفهمیدم کی سوار تاکسی شدم..اون روز بارونی بود و شیشه ها بخار گرفته بود..بارون شدید شده بود
زمستون عوض برف اومدن بارون میومد..همه داشتن تلاش میکردن زودتر به یه جایی برسن که در امان باشن از خیسی بارون
همین دیگه..ذوق ندارن نمیفهمن..به این خوبی!بارون خوبه زیرش راه بری فکر کنی
به راننده گفتم نگهداره…پیاده شدم و زیر بارون شروع کردم قدم زدن و فکر کردن به این که کی هستم..کجام
دختر وسطی خانواده برخوردار..اسمش ترنم ۲۵سالشه..فوق لیسانس صنایع شیمی
قیافشم از نظر دوستان و اطرفیانش عالی بود..ولی خب خودش.یعنی خودم میگم خوبه نمیگم عالیه
این ترنم خانوم با مادرشو پدرشو خواهر کوچیکش زندگی میکنه..خواهر بزرگش ترلان ۲۷ سالشه و ازدواج کرده و لیسانس مدیریت بازرگانی داره..خواهرکوچیکترش ترانه ۱۳ سالشه و مشغول مدرسه رفتنه
حالا اون دختره الان زیر بارون شده موش آب کشیده دقیقا جلوی خونه دوستشه
-الهام بمیری خیس شدم کدوم گوری رفتی باز؟
گوشیمو درآوردم و زنگ زدم بهش..رفت رو پیغامگیر و جواب نداد..دوست داشتم با دستای خودم زندگیشو ازش بگیرم
یهو یه دست خورد به شونه ام قلبم ریخت برگشتم دیدم خود دیوونشه




ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۳۰
ليست صفحات