وبلاگ تفریحی




درباره ما


آپارات اهنگ,دانلود آهنگ شاد و غمگین,دانلود آهنگ عربی,دانلود آهنگ لری,آهنگباز,آهنگدونی,دانلود آهنگ کردی تهران موزیک,دانلود آهنگ شاد عروسی,دانلود اهنگ شاد رقص,دانلود آهنگ شاد تولد,دانلود اهنگ تو ماشین,دانلود آهنگ زنگ گوشی,سایت دانلود اهنگ,آپارات تصادف,آپارات موسیقی,آپارات اهنگ,آپارات کارتون,آپارات فیلم خارجی,آپارات مستند,آپارات کلیپ خنده دار,فیلم کره ای,دانلود سریال کره ای,دانلود فیلم سینمایی کره ای,عکس بازیگران زن ایرانی,عکس بازیگران مرد ایرانی,عکس خوانندگان


دانلود رمان روشنایی مثل آیدین, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین pdf, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین اندروید, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین برای اندروید, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین برای کامپیوتر, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین برای گوشی, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین برای موبایل, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین جاوا, دانلود رمان روشنایی مثل آیدین هانیه وطن خواه

دانلود رمان روشنایی مثل آیدین با فرمت apk, epub, jar, pdf

.

خلاصه رمان:دختری که همه چیزش را از دست داده .. فرصتی دوباره برای ساختن زندگی جدید به خودش داده …

.

رمان روشنایی مثل آیدین

رمان روشنایی مثل آیدین

.

قسمتی از رمان:

و نام همایون روی گوشیم خط انداخت. کمی هوای میانمان مسوم بود. آمدم گوشی را به گوشم ببرم که گوشی از دستم کشیده شد و کمی بعد با باطری بیرون افتاده اش کف ماشین بود. – تو حالت خوبه؟…چرا اینجور می کنی؟…همایون بود. – گفتم امشب حوصله هیچکسو ندارم. لحنش خشک بود. صدایش خش داشت. و انگار کسی اسید می ریخت به جان معده ام که ذره ذره می سوخت. خودم را جلو کشیدم و انگشت کوباندم به تن میز و گفتم : تو داری لج می کنی لامصب….تو به من مدیونی. – دِ همین….چون مدیونم نمیخوام اذیت شی….اصن من همه عمرم با این مقوله مشکل داشتم…میفهمی دنیا؟ – نه…نمی فهمم…قرار شد هرچی من میگم باشه. – نه این مورد….من تو رو از دست نمیدم…تو مال منی…تو تنها کسی هستی که دیگه برام مونده….می فهمی….تو رو از دست نمیدم. مژده شانه به شانه ام کوبید و گفت : کجایی؟ – تو کجایی؟ – من که همین جا. – نیستی. – پونه باز خبرکشی کرده؟ – من نباید می دونستم؟ – فعلا که این پسره بی کله اومده آبرو ما رو جلو بابا ریخته…آخه من و اونو چه به هم؟…دوست دختر دوست پسر بودیم ، تموم شد دیگه…چرا گیر داده بیاد خواستگاری من؟ – باید باورم بشه تو دلت قیلی ویلی نمیره؟ – دنیا من و اون… شهاب دستی به پیشانیش کشید و من با خنده گفتم : تو رو چه به این کارا؟ شهاب – بودنم اذیتش می کنه…نمی خوام اذیت بشه. – فکر نمی کردم اینقدر بافرهنگ باشی. غمگین خندید. خم شدم و کتابی که روی جعبه بود را برداشتم و گفتم : حالا واجبه بیای تو این انباری؟ شهاب – بزرگه…واسه من بسه. – واسه یکی بگو که ندونه تو ، تو چه خونه ای زندگی می کردی. شهاب – گیر دادیا. شمیم کارتونی روی کاتون های دیگر گذاشت و گفت : کی میخواد اینا را تا پارکینگ ببره؟ شهاب با نیشخندی گفت : نامدار چی کاره است؟ شانه های شمیم لرزید. واقعا هم خنده داشت فکر این که آن همه دیسیپلین بخواهد این جعبه های پر خاک را تا پارکینگ حمل کند.

..


لینک های دانلود رمان:

.

دانلود رمان  مخصوص گوشی های اندرویدی (APK)

.

دانلود رمان  مخصوص گوشی های جاوا  (JAR)

.

دانلود رمان مخصوص کامپیوتر (PDF)

.

دانلود رمان مخصوص گوشی آیفون و کتابخوان ها (EPUB)


۹۵/۰۴/۱۲
بخش نظرات این مطلب
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی