وبلاگ تفریحی




درباره ما


آپارات اهنگ,دانلود آهنگ شاد و غمگین,دانلود آهنگ عربی,دانلود آهنگ لری,آهنگباز,آهنگدونی,دانلود آهنگ کردی تهران موزیک,دانلود آهنگ شاد عروسی,دانلود اهنگ شاد رقص,دانلود آهنگ شاد تولد,دانلود اهنگ تو ماشین,دانلود آهنگ زنگ گوشی,سایت دانلود اهنگ,آپارات تصادف,آپارات موسیقی,آپارات اهنگ,آپارات کارتون,آپارات فیلم خارجی,آپارات مستند,آپارات کلیپ خنده دار,فیلم کره ای,دانلود سریال کره ای,دانلود فیلم سینمایی کره ای,عکس بازیگران زن ایرانی,عکس بازیگران مرد ایرانی,عکس خوانندگان


 دانلود رمان دوست دارم باور کن برای موبایل, دانلود رمان دوستت دارم باور کن, دانلود رمان دوستت دارم باور کن pdf, دانلود رمان دوستت دارم باور کن اندروید, دانلود رمان دوستت دارم باور کن برای اندروید, دانلود رمان دوستت دارم باور کن برای کامپیوتر, دانلود رمان دوستت دارم باور کن برای موبایل, دانلود رمان دوستت دارم باور کن جاوا, دانلود رمان دوستت دارم باور کن موبایل, دانلود رمان مخصوص موبایل دوستت دارم باور کن

دانلود رمان دوستت دارم باور کن با فرمت apk, epub, jar, pdf

.

خلاصه رمان: داستان در مورد دوستی یک دختر و پسر در دنیای مجازی هست که …

.

رمان دوستت دارم باور کن

رمان دوستت دارم باور کن

.

قسمتی از رمان:

نمیخوام روابطمون از حد کامنت و چتو ایمیل فراتر بره. نه وبکم نه ویسو نه عکس. از وقتی که این جمله را تایپکرده بود و جواب تاییدش را دریافت کرده بود،پنج سال میگذشت. پنج سال بود که باهم دوستبودند. درونی ترین درددلهایشان پیشهم بود. بدون اینکه هیچ تصوری از صدا و سیمای طرف مقابلشان داشته باشند. حتی اسمشان هم مستعار بود. پیشی و برونو. سگو گربه ای که هیچ وقتدعوایشان نشده بود. روز انتخاب واحد دانشگاه بود. پیشی در اوج هیجان و ناباوری ورقه ی انتخاب واحد را زیر و رو میکرد. قبول شدن تو هفده سالگی یکشاهکار بود.حواسش پیشچت امشب بود. چی زدی چیکار کردی؟ آخه برونو بعد از سربازی دوباره کنکور داده بود. الان بیست سالشبود و اونم سال اول بود. اونم امروز انتخاب واحد داشت. کدام شهر کدام دانشگاه نمیدانست.دور و بر حسابی شلوغ بود. اما پیشی غرق افکارشبود.یکپسر بور و باریکبه طرفشآمد. بدون حرف روی نیمکت کنارشنشست. تقریباْ پشتشبه او بود و حواسشتوی برگه اش. پیشی کمی کنار کشید. تقریباْ داشت از آن طرفنیمکتمی افتاد. با بدبینی نگاهی به پسره ی پررو انداخت که نزدیکبود پایشله کند. حتی یکببخشید هم نگفته بود. نگاهشروی پوتینهایشثابت ماند. یه پوتینایی خریدم آخرشه. جیر قهوه ای. کنارش زیپداره و سگک. مامانم کلی غر زد که اصلاْ به ریختبور و ظریفو بچه گونه ات نمیخوره. اما دیگه گذشته بود.نفسی کشید. شلوار مخمل کبریتی سفیدش. همان که از پنج سال پیشرو چشماشنگهشداشته بود و خیلی دوستشداشت. ممکنه؟ نه محاله.آخه اینجا؟ پیراهن چهارخانه. همیشه چهارخانه. ساعت؟ساعت؟


لینک های دانلود رمان:

.

دانلود رمان  مخصوص گوشی های اندرویدی (APK)

.

دانلود رمان  مخصوص گوشی های جاوا  (JAR)

.

دانلود رمان مخصوص کامپیوتر (PDF)

.

دانلود رمان مخصوص گوشی آیفون و کتابخوان ها (EPUB)



۹۵/۰۴/۱۹
بخش نظرات این مطلب
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی