وبلاگ تفریحی




درباره ما


آپارات اهنگ,دانلود آهنگ شاد و غمگین,دانلود آهنگ عربی,دانلود آهنگ لری,آهنگباز,آهنگدونی,دانلود آهنگ کردی تهران موزیک,دانلود آهنگ شاد عروسی,دانلود اهنگ شاد رقص,دانلود آهنگ شاد تولد,دانلود اهنگ تو ماشین,دانلود آهنگ زنگ گوشی,سایت دانلود اهنگ,آپارات تصادف,آپارات موسیقی,آپارات اهنگ,آپارات کارتون,آپارات فیلم خارجی,آپارات مستند,آپارات کلیپ خنده دار,فیلم کره ای,دانلود سریال کره ای,دانلود فیلم سینمایی کره ای,عکس بازیگران زن ایرانی,عکس بازیگران مرد ایرانی,عکس خوانندگان


حمیرا ریاضی , حمیرا ریاضی و علی اوسیوند , عکس جدید حمیرا ریاضی , عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند , عکس حمیرا ریاضی , عکس حمیرا ریاضی و علی اوسیوند , عکس حمیرا ریاضی و همسرش , عکس علی اوسیوند , علی اوسیوند

عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند

عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند

عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند

حمیرا ریاضی و علی اوسیوند

عکس حمیرا ریاضی و همسرش که حمیرا ریاضی بازیگر ۴۸ ساله کشورمان عکس هایی از خودش و همسرش علی اوسیوند را منتشر کرده است که در ادامه مشاهده می کنید.

عکس جدید حمیرا ریاضی

حمیرا ریاضی بازیگر کشورمان عکس های جدیدی از خودش و همسرش علی اوسیوند را منتشر کرده است.

عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند

عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند

حمیرا ریاضی متولد ۱۳۴۶ بوده و فعالیت خود را در تئاتر در سال ۱۳۶۹ شروع کرد و سپس به تلویزیون و سینما راه یافت. او درسال ۱۳۷۸ با علی اوسیوند ازدواج کرد. علی اوسیوند متولد ۱۳۳۶ در مسجد سلیمان می باشد. او مدرک فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشکده تربیت مدرس تهران دارد.

عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند

عکس جدید حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند

گردآوری: سایت تفریحی دز فان



ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۲۹

 آزاده نامداری , آزاده نامداری و همسرش , حلقه آزاده نامداری , سجاد عبادی , عکس آزاده نامداری و سجاد عبادی , عکس آزاده نامداری و همسرش , عکس جدید حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش , عکس حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی , عکس شوهر آزاده نامداری , عکس همسر آزاده نامداری

عکس جدید حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی

عکس جدید حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی

عکس جدید حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی

حلقه ازدواج آزاده نامداری

آزاده نامداری عکس جدیدی از حلقه ازدواج خودش و همسرش را منتشر کرد. عکس جدید حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی را مشاهده می کنید.

زندگی آزاده نامداری و همسرش

آزاده نامداری مجری و بازیگر ۳۱ ساله کشورمان با انتشار عکسی از حلقه ازدواج خودش و همسرش خبر از آغاز زندگی مشترک در خانه همسرش را داد.

****

گاهی باید یادمان بیاوریم توی شلوغی دنیا،میشود پیدا شد، ودیگر گم نشد

گاهی بایدیادمان بیاوریم دنیا گاهی شاید فقط گاهی بکام ماهم میچرخد….

من از پنجشنبه ی پیش ساکن خانه ات شدم،

و حالا کلید دارم

اینجاحالا خانه ی ماست.

هفته گردمان مبارک

عکس جدید حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی

عکس جدید حلقه ازدواج آزاده نامداری و همسرش سجاد عبادی

گردآوری: سایت تفریحی دز فان



ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۲۹

بیوگرافی غزل شاکری , سریال شهرزاد , عکس غزل شاکری بازیگر نقش گلنار , عکس گلنار , عکس گلنار سریال شهرزاد , عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد , غزل شاکری , غزل شاکری سریال شهرزاد , گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

غزل شاکری

غزل شاکری بازیگر سریال شهرزاد همان دختری است که در فیلم سینمایی گلنار بازی کرده است. عکس و بیوگرافیغزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد مشاهده میکنید.

در این سریال زنی شاعره حضور دارد که مصطفی زمانی دلبسته او شده است. نقش این زن را غزل شاکری بازی می کند.

غزل شاکری ۳۷ سال سن دارد اما یک نکته جالب درمورد این بازیگر وجود دارد. شاید خیلی ها او را نشناسند اما غزل در سن ۱۰ سالگی در یک فیلم سینمایی معروف بازی کرده بود! غزل شاکری دختری است که در فیلم سینمایی گلنار نقش گلنار را بازی کرده بود! فیلم گلنار در سال ۱۳۶۷ ساخته شده و غزل شاکری در آن زمان ۱۰ سال سن داشته است.

بیوگرافی غزل شاکری

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

غزل شاکری بازیگر و طراح صحنه و لباس است. اولین حضور وی در سینما در سال ۱۳۶۶ و با ایفای نقش در فیلم «ماهی» به کارگردانی کامبوزیا پرتوی همراه بوده است. از جمله سوابق هنری وی می توان به ایفای نقش در فیلم هایی نظیر «ماهی» (کامبوزیا پرتوی، ١٣۶۶)، «گلنار» (کامبوزیا پرتوی، ١٣۶٧)، «وقتی همه خواب بودند» (فریدون حسن پور، ۱۳۸۴) و طراحی صحنه و لباس فیلم های «وقتی همه خواب بودند» (فریدون حسن پور، ١٣٨۴) و «آینه های روبرو» (نگار آذربایجانی، ۱۳۸۸) است.

عکس غزل شاکری

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

عکس و بیوگرافی غزل شاکری بازیگر نقش گلنار سریال شهرزاد

منبع: سایت تفریحی دز فان



ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۲۹

شیطنت های پسرانه ی مهتاب کرامتی, عکس جدید مهتاب کرامتی, عکسهای داغ مهتاب کرامتی, عکسهای مهتاب کرامتی, گفتگوی جالب با مهتاب کرامتی, ماهنامه تبار, مصاحبه مهتاب کرامتی, مهتاب کرامتی

عکس های جدید و داغ مهتاب کرامتی به همراه مصاحبه

زیبایی چهره و خوش استایل بودن مهتاب کرامتی، اولین بازخوردی است که از شناخت دورادور این بازیگر محبوب سینمای ایران به ذهن می رسد که صدالبته ویژگی محرز و غیرقابل انکار اوست.

با کنکاش دلنشینی که در مصاحبت با مهتاب کرامتی داشتیم، دیدیم که پختگی و سناریو دقیق و جهان بینی این بازیگر، شاید متمایزترین ویژگی اوست. با او توانستیم بیشتر از یک مصاحبه زمان سپری کنیم. با او درددل کردیم، گپ زدیم، از قضاوت ها گفتیم و از کودکی هایمان؛ از دغدغه ها گفتیم و هیجان زدگی هایمان. با او می شد حرف دوستان و هم درد حرف زد. ما لذت بردیم کاش شما هم با ما لذت ببرید.

عکس های جدید و داغ مهتاب کرامتی به همراه مصاحبه

مهتاب کرامتی: از قضاوت می ترسم

اولین باری که خودتان را در آینه دیدی و احساس کردید که خیلی زیبا هستید چه زمانی بود؟

هیچ وقت همچین احساسی نداشتم.

یعنی در کودکی حداقل اطرافیان تان به شما نمی گفتند که زیبا هستید؟ در بچگی تعارف ها مقداری فرق می کند، بلد نیستیم بگوییم مرسی، لطف کردید. وقتی در آن سن از شما تعریف می کنند قطعا احساس زیبایی بهتان دست می دهد و در نهایت بعدا از این زیبایی در قابی که نامش سینماست، استفاده کردید.

بچه که بودم به زیبایی فکر نمی کردم ولی تصویر، تئاتر، قصه و ادبیات برایم خیلی جذاب بود. من و خواهرم با هم یک تیم بودیم. با هم کتاب قصه می خواندیم. شخصیت ها را انتخاب می کردیم، حفظ می کردیم و نقش آنها را بازی می کردیم و اصرار می کردیم خانواده بنشینند نمایش ما را ببینند. اولین صحنه ای که روی آن بازی کردم، تخت دوطبقه مان بود و طبقه بالا به سن تئاتر تبدیل شده بود. برای خودمان طراحی لباس می کردیم و هر چیزی که داشتیم به خودمان آویزان می کردیم.

کدام قصه را بازی می کردید؟

بین قصه های بچکی که بازی می کردیم، نخودی در ذهنم پررنگ تر است. نمی دانم یادتان هست یا نه، نخودی نگو بلا بگو، خوشگل خوشگلا بگو… یکی راوی می شد، یکی بازی می کرد و در اجرای دوم جایمان عوض می شد. کودکی ما طوری گذشت که خودمان باید خودمان را سرگرم می کردیم. آن زمان بازی های جمعی و با همدیگر بودن معنا داشت. مثل امروز نبود که بچه ها با یک تبلت سرگرم باشند. ما همیشه در کنار هم بودیم. در این سرگرمی ها خلاقیت هم وجود داشت. منظورم بازی هایی غیر از ورزش، دوچرخه سواری، کتک کاری و… است.

بازی های پسرانه هم می کردید؟

من خیلی شیطون بودم، در شهرکی که زندگی می کردیم، سردسته دخترهای محل بودم. یادم است میوه های درخت چنار را که شبیه توپ های تیغ دار بود، جمع می کردیم و توی ساختمان های نیمه ساز موضع می گرفتیم و از آن بالا آنها را به سمت پسرها پرت می کردیم. موهای پسرها بلند بود و خیلی به موهایشان می نازیدند. این توپ ها توی موهایشان گیر می کرد. یک بار می دانستیم چه خراب کاری ای کردیم و جرات نمی کردیم به خانه برگردیم چون دو تا پسرعمه من هم جزو آن گروه بودند که بهشان توپ تیغ دار پرت کرده بودیم. بعد از ظهر با پدرشان و عمه ام آمدند خانه ما، توپ ها طوری توی موهایشان گیر کرده بود که مجبور شده بودند موهایشان را کوتاه کنند.

فوتبال هم زیاد بازی می کردیم من همیشه دروازه بان بودم و خودم فکر می کنم دروازه بان خوبی هم بودم.

پس حسابی بچگی کردید. کودکی خود را در کدام شهر سپری کردید؟

به خاطر ماموریت پدرم، چند سالی را در محله گلسار رشت زندگی می کردیم. برای همین حس خیلی خوبی نسبت به گیلان دارم. فیلم هایی که در بندرانزلی گرفته می شود خاطرات خوبی را برایم یادآوری می کند. یاد همان شیطنت های کودکی می افتم. همیشه شلوارهای جین ما پاره بود و مادر مجبور بودند وصله کنند؛ همه جای من و خواهرم زخم بود ولی خوشحال بودیم.

پس زیاد دعوایتان کرده اند.

بله اما از عهده من بر نمی آمدند. با این حال به مرور آرام تر شدم.

در دوران بلوغ شرایط شما چطور بود؟ به هر حال تایری که شرایط و اجتماعی در سن بلوغ بر شخصیت انسان می گذارد، بسیار مهم است.

من این تاثیرگذاری را فقط به دوران بلوغ محدود نمی دانم. در یونیسف ما یک 18 ساله را هم کودک می دانیم و تا آن موقع تک تک لحظه ها انسان را می سازد. بعد از آن می توانیم بگوییم شخصیت مفرد تا حدود زیادی ساخته شده. اما باز هم شخصیت تا حدودی اکتسابی است. بستگی دارد کجا باشید، چه کار می کنید، چه مسیری را امتحان می دهید و چه کسانی اطراف آن هستند. باید به این موضوع اشاره کنم که یک چیزهایی روتین پیش می رود. دیپلم مان را که گرفتیم  به دانشگاه رفتیم یعنی اصلا فکر نمی کردیم که کار دیگری هم بتوان انجام داد.

عکس های جدید و داغ مهتاب کرامتی به همراه مصاحبه

گفتگو با مهتاب کرامتی

سینما چه زمانی به زندگی تان اضافه شد؟

سال دوم دانشگاه و با فیلم هامون.

اولین فیلمی که در سینما دیدید، چه فیلمی بود؟

سوته دلان.

فیلم را در سینمای میرزا کوچک خان رشت دیدید؟

بله. شاید آن موقع خیلی سوته دلان را نفهمیدم ولی تاثیر خوبی روی من گذاشت.

از آن سال ها چه چیز دیگری به غنیمت دارید؟

خیلی ها می گویند چرا رشته تحصیلی شما به سینما ربطی ندارد. می گویم اتفاقا خوشحالم که میکروبیولوژی خواندم. چون این رشته نگرش آدم را به جهان عوض می کند. شاید فقط همین کلاس های ویروس شناسی من را به سمت فعالیت در یونیسف کشاند. آن زمان فکر می کردم ویروس ایدز چقدر می تواند ترسناک باشد و چرا هنوز برای درمان آن اتفاقی نیفتاده است. همیشه برای من علامت سوال بوده که چه کاری می توان برای من علامت سوال بوده که چه کاری می توان برای این بیماری کرد؟ بعدها فهمیدم یونیسف برنامه پنج ساله ای برای ایران بابت مبارزه با بیماری ایدز دارد و همین مساله من را ترغیب کرد که با یونیسف همکاری کنم.

جز این کار در آزمایشگاه را دوست داشتم. رشته میکروبیولوژی رشته ای است که علاوه بر درس های تئوری، تقریبا نیمی از کلاس ها در آزمایشگاه برگزار می شود. در آزمایشگاه با چیزهایی رو به رو می شوید که جهان دیگری را نشان می هد. این برای من خیلی جذاب بود. خانواده ام هم خانواده ای هستند که علم برایشان اهمیت ویژه ای دارد. بیشتر اقوامم داروسازی و پزشکی خوانده اند.

پس حتما در انتخاب رشته تان از پزشکی شروع کردید.

نه پزشکی دوست نداشتم. می خواستم داروسازی بخوانم. خواهرم هم داروسازی خوانده بود. ولی متاسفانه با فاصله چند رتبه، این امکان فراهم نشد. البته امروز به هیچ عنوان پشیمان نیستم.

برویم سراغ سال دوم دانشگاه که شما را به سمت بازیگری سوق داد.

سال دوم دانشگاه فیلم هامون را با دوستان دیدیم و من تا مدت ها گیج بودم. با تماشای این فیلم این قدر به سینما علاقه مند شدم که مدت ها مترصد بودم که به نوعی وارد آن شوم. در خیابان و دانشگاه خیلی مواقع به من پیشنهاد بازیگری می شد ولی جلوی خودم را گرفتم تا از طریق درستی این اتفاق بیفتد.

تئاتر عشق آباد شروعی برای من شد که کلاس های آزاد بازیگری آقای امین تارخ را شروع کنم. سطح کلاس خیلی بالا و برایم جدی بود. من و دوستانم آمده بودیم که ثابت کنیم می شود وارد سینما شد و سالم بود. بعد تلاش مان را کردیم که خانواده مان را راضی کنیم که اجازه بدهند به این عرصه ورود کنیم. من قبلا به پدر و مادرم گفته بودم. پدرم خیلی جدی گفته بود الان نه، ولی هر وقت ازدواج کردی می توانی بروی، پس درسم را خواندم.

یکی از دوستانم به نام «مریم رحیمی» دانشگاه را ول کرد و رفت سوره و کارگردانی خواند تحسینش می کنم که چطور او این قدر شجاع بود و چقدر خوب توانست تصمیم بگیرد. راستش من این شجاعت را نداشتم، بنابراین تحصیلم را تمام کردم، فارغ التحصیل شدم تا شرایط این موقعیت را برایم به وجود آورد که بتوانم از کلاس های آزاد بازیگری وارد سینما شوم. کلاس ها را خیلی دوست داشتم، استادهایمان فوق العاده بودند. امروز می بینم که بسیاری از پدر و مادرها بچه هایشان را می آورند کلاس بازیگری تا سرگرم باشند و فکر کنند که می توانند آینده داشته باشند، ولی آن زمان این طور نبود. بچه ها همه تلاش می کردند تا بتوانند خانواده شان را برای ورود به سینما راضی کنند.

عکس های جدید و داغ مهتاب کرامتی به همراه مصاحبه

مصاحبه با مهتاب کرامتی

شما و اکثر بازیگران سطح اول سینمای ایران از خروجی های کارگاه ها و آموزشگاه های بازگیری هستید. اما مدتی است شاهد چهره ای نبودیم که آینده دار باشد و از کلاس های بازیگری آمده باشد.

آن زمان که شروع کردیم آموزشگاه های سینمایی زیادی نبود. تعداد معدودی آموزشگاه بود که به نظرم مجوزهایشان با دقت داده شده بود و برای کارکردن شان برنامه ریزی شده بود و هدف داشتند و در معرفی بازیگر به سینما و تئاتر و اصولا به عرصه هنر واقعا موفق بودند. من با آقای حبیب رضایی آشنایی داشتم و از طریق ایشان به آقای تارخ معرفی شدم. تست دادم، قبول شدم و دوره آموزشی را شروع کردم.

الان تعداد آموزشگاه های بازیگری خیلی زیاد شده و به همین نسبت نیز انتظارها برای ورود بازیگر جدید زیاد شده است، اما در اصل چنین اتفاقی نمی افتد.

وقتی بچه هایی که به بازیگری علاقه مند هستند از من می پرسند کجا برویم آموزش بازیگری ببینیم؟ نمی دانم کدام آموزشگاه را پیشنهاد کنم، چند وقت پیش برای اکران ویژه فیلم جامه دران به سینما آزادی رفته بودم، دو نفر آمدند گفتند ما را یادتان هست؟ گفتم نه. گفتند شما از ما تست گرفتید. من در موسسه کارنامه در جلسات تست از بازیگران، کنار خانم نگار اسکندرفر می نشستم. گفتم خب بعد از تمام شدن دوره بازیگری چه کار کردید؟ الان موفق هستید؟ من به همه پیشنهاد می کنم که برای ورود به سینما اول بروند تئاتر کار کنند و اگر بتوانند خودشان را نشان دهند قطعا آن جا دیده می شوند. آنها گفتند ما تئاتر هم کار می کردیم ولی باز هم اتفاق نیفتاد.

زمانی که ما کارمان را شروع کردیم، تعداد فیلم هایی که در طول سال ساخته می شد خیلی کم بود، بنابراین برای ورود باید خیلی تلاش و متفاوت عمل می کردیم. اما الان فیلم هایی که ساخته می شود، خیلی بیشتر شده است. از تله فیلم و سریال گرفته تا محصولات شبکه نمایش خانگی. آن زمان وقتی یک سریالی می خواست در تلویزیون پخش شود، خیابان ها خلوت می شد و همه می نشستند و آن را می دیدند. سریال ها کاملا جدی و تاثیرگذار بودند. من همین الان هم بازخوردهایش را می گیرم اما متاسفانه این قدر تعداد سریال ها امروزه زیاد شده است که حتی اسم هایشان هم یادتان نمی ماند. سریال ها تاریخ مصرف دارند و وقتی که پخش آن تمام می شود، به ندرت پیش می آید که در ذهن مخاطب باقی بماند.

ظاهرا الان مد شده که کارگردان ها برای انتخاب بازیگر دیگر سراغ آموزشگاه بازیگری نمی روند و فراخوان می دهند.

آن زمان هم این اتفاق می افتاد. من خودم از همین طریق، اولین کارم را گرفتم.

از طریق فراخوان؟

نه فراخوان نبود، یک بار آقای تارخ من را به دفترشان دعوت  کردند و گفتند عوامل فیلم می خواهند سر کلاس بیایند. تا آن زمان شخصی به سر کلاس نیامده بود و فقط فیلم ها را می دیدند. سر کلاس ما همیشه دوربین وجود داشت و از تمرین ها آرشیو داشتند. به من گفتند که برای سریال اصحاب کهف دنبال بازیگر می گردند، شاید چون تعدادشان محدود بود، یا شاید بیشتر از امروز به آموزشگاه ها و کارگاه های بازیگری اطمینان داشتند و می دانستند این مراکز بازدهی خوبی دارند.

البته این مساله که امروز بیشتر از طریق فراخوان بازیگر انتخاب می کنند، الزام زمانه است، به دلیل اینکه شبکه های مجازی این قدر خوب عمل می کنند و این قدر ارتباط گرفتن از طریق آن راحت شده که شاید لزومی نباشد به یک مخزن و منبعی از بازیگرها مراجعه کنند.

عکس های جدید و داغ مهتاب کرامتی به همراه مصاحبه

عکس های مهتاب کرامتی



ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۲۹

برای شهرزاد کمال زاده دعا کنید + عکس , بیماری شهرزاد کمال زاده , دعا برای شهرزاد کمال زاده , شهرزاد کمال زاده , شهرزاد کمال زاده در بیمارستان , عکس جدید شهرزاد کمال زاده , عکس شهرزاد کمال زاده , عکس شهرزاد کمال زاده در بیمارستان

برای شهرزاد کمال زاده دعا کنید + عکس

برای شهرزاد کمال زاده دعا کنید + عکس

برای شهرزاد کمال زاده دعا کنید + عکس

شهرزاد کمال زاده

شهرزاد کمال زاده بازیگر ۳۰ ساله کشورمان با انتشار عکس خود روی تخت بیمارستان که دلیل آن هم مشخص نیست از طرفدارانش خواست تا برایش دعا کنند!

عکس جدید شهرزاد کمال زاده

شهرزاد کمال زاده عکس جدیدی از خودش را برروی تخت بیمارستان منتشر کرده است.

این بازیگر ۳۰ ساله با انتشار عکس زیر از طرفدارانش خواست برایش دعا کنند!

برای شهرزاد کمال زاده دعا کنید + عکس

برای شهرزاد کمال زاده دعا کنید + عکس

****

برام دعا کنید…



ادامه مطلب
۹۴/۱۰/۲۸