«فرناز از بچگی روی پای خودش بزرگ شده بود. او بعد از مرگ پدرش نانآور خانواده بود و نمیگذاشت من کار کنم. دختری درسخوان و فهمیده را ازدست دادم و با مرگش دیگر کمرم راست نمیشود. من همه امیدم را از دست دادم.»
به گزارش جام جم آنلاین ، اینها بخشی از درددل های مادر دختر 28 ساله ای است که شامگاه 6 آبان وقتی مردی در بلوار آیت الله کاشانی، کیفش را سرقت کرد، به دنبال سارق رفت و پس از این که توانست سد راه سارق پراید سوار شود، پسر جوان او را 300 متر با خودرو کشیده و پس از زیر گرفتن و قتل او، با پراید نقره ای از محل فرار کرد.
مادر فرناز در گفت وگو با جام جم از دخترش و روز قتل می گوید.
چطور متوجه مرگ فرناز شدید؟
او ساعت 23 روز چهارشنبه برای خرید دارو با خودروی پژو 206 خود به داروخانه ای در نزدیکی خانه مان در بلوار آیت الله کاشانی رفت. ساعتی بعد وقتی بازگشتش طولانی شد، نگران به دنبال او رفتیم که در تماس ماموران پلیس متوجه حادثه شدیم.
واکنش پدر فرناز بعد از حادثه چه بود؟
همسرم چند سال قبل فوت کرد و من همراه فرناز و پسرم زندگی می کردیم. فرزندانم برادرزاده مرحوم عزت جان ملکی، بازیکن بزرگ و سابق تیم فوتبال استقلال هستند.
پس از مرگ پدر چه اتفاقی افتاد؟
من فرزندانم را با خون دل بزرگ کردم و در یک آرایشگاه کار می کردم. در نبود پدرشان نگذاشتم آنها کمبودی حس کنند و برایشان هم پدر بودم و هم مادر. وقتی فرناز لیسانسش را گرفت، از من به خاطر بالا رفتن سنم خواست دیگر کار نکنم و خودش در آرایشگاه مشغول کار شد. او نان آور خانه شده بود و هیچ چیز در خانه کم نداشتیم.
درآمد فرناز خوب بود؟
او خوب کار می کرد و دختر فهمیده ای بود. دخترم تا آخرین نفس تلاش کرد و هیچ وقت نگذاشت کسی حقش را بخورد.
او ازدواج نکرده بود؟
هرچه به او می گفتم ازدواج کند، می گفت تو و برادرم برایم مهم هستید و نمی خواهم ازدواج کنم. البته با اصرارهای من تصمیم داشت امسال ازدواج کند که این حادثه رخ داد. او آزارش به هیچ کس نمی رسید و نمی دانم چرا این حادثه برایش رخ داد.
چرا او 3 میلیون تومان پول نقد با خودش حمل می کرد؟
این پول حاصل دسترنج خودش بود و با کار کردن در آرایشگاه به دست آورده بود.
بهتر نبود بعد از سرقت دنبال سارقان نمی رفت تا این حادثه رخ نمی داد؟
او اجازه نمی داد کسی حقش را بخورد؛ چون برای این پول تلاش کرده بود و فکر می کنم در آن لحظه فکر کرده می تواند جلوی سارق یا سارقان را بگیرد.
بعد از مرگ فرناز، فضای خانه چگونه است؟
پسر کوچک ترم خیلی به خواهرش وابسته بود و بعد از این حادثه کم حرف شده و تو خودش است. غم در خانه ما موج می زند و حتی همسایه ها نیز از این حادثه در شوک هستند. بسیاری از اهالی محل بعد از حادثه ای که برای دخترم رخ داد، از ترس اجازه نمی دهند فرزندانشان بعد از غروب آفتاب از خانه خارج شوند. بسیاری از دوستان فرناز می گویند وحشت می کنیم شب ها حتی برای خرید از خانه خارج شویم.
از قاتلان فرناز شکایت کرده اید؟
روز چهارشنبه بعد از برگزاری مراسم هفتم دختر نازنینم، همراه پسرم به دادسرا رفتیم و از عاملان این حادثه شکایت کردیم. قاضی ایلخانی، بازپرس پرونده اعلام کرد تیم های جنایی سخت مشغول پیگیری پرونده هستند و قول داد قاتل دخترم به زودی دستگیر شود.
اگر قاتلان فرناز دستگیر شوند، چه درخواستی دارید؟
فقط قصاص. لحظه شماری می کنم تا قاتل دخترم دستگیر شود و او در کمترین زمان قصاص شود.