وبلاگ تفریحی




درباره ما


آپارات اهنگ,دانلود آهنگ شاد و غمگین,دانلود آهنگ عربی,دانلود آهنگ لری,آهنگباز,آهنگدونی,دانلود آهنگ کردی تهران موزیک,دانلود آهنگ شاد عروسی,دانلود اهنگ شاد رقص,دانلود آهنگ شاد تولد,دانلود اهنگ تو ماشین,دانلود آهنگ زنگ گوشی,سایت دانلود اهنگ,آپارات تصادف,آپارات موسیقی,آپارات اهنگ,آپارات کارتون,آپارات فیلم خارجی,آپارات مستند,آپارات کلیپ خنده دار,فیلم کره ای,دانلود سریال کره ای,دانلود فیلم سینمایی کره ای,عکس بازیگران زن ایرانی,عکس بازیگران مرد ایرانی,عکس خوانندگان


 دانلود رمان گیسو کمند ، دانلود رمان گیسو کمند 2 ، دانلود رمان گیسو کمند 2 اندروید ، دانلود رمان گیسو کمند 2 ایفون ، دانلود رمان گیسو کمند 2 ایپد ، دانلود رمان گیسو کمند 2 جاوا ، دانلود رمان گیسو کمند 2تبلت ، رمان گیسو کمند 2

اززبان نویسنده رمان

فقط دوستایی که جلد یکو نخوندن…دوتا پیشنهاد دارم واستون:
۱٫برین جلد یکو بخونین…:۳۹۱:
۲٫من خودم خلاصه ای از جلد یکو بهتون میگم که از همین تاپیک شروع به خوندن کنید…:۱۲۸fs318181:
خب خلاصه جلد اول:
کمند دختری از باند عتیقه کالفرنیا ماموریت میگیره وارد باند عتیقه تهران بشه و توجه و علاقه رییس باند”دان”رو جذب کنه..اما این فرد بویی از احساس نبرده و برای کمند که اولین ماموریت و معمولا سوتی میده کار خیلی سختیه…در این بین هم مشکلاتی برای پیش میاد و ماجراهای جالبی براش اتفاق میوفته..حالا هسته اصلی این باند متشکل از سه نفره…دان..صدرا…کسری…حالا با ماجراهایی دان به کمند علاقه مند میشه…و البته که چقدر صدرا جلو پای کمند سنگ میندازه…کمند هم به دان علاقه مند میشه ولی چون مادام یکی از افرادش به اسم دنیل رو با هویت جدید وارد خونه دان میکنه کمند دیگه میفهمه که نمیتونه کنار دان باشه و در نتیجه مجبور میشه دانو گول بزنه و به مادام تحویل بده…حالا بعد سه سال که کمند رییس باند مادام شده و مادام مُرده،دان برای انتقام به سراغش میاد اما چون هنوز بهش علاقه داشته نمیتونه بهش آسیبی بزنه و در نتیجه بعد مدتی می بخشتش و آقا خلاااااااصه اینکه این دوتا بهم میرسن و الان زندگی خوبی دارن…تا اینکه…باید جلد دو رو بخونید دیگه…

ژانر رمان:عاشقانه
خلاصه ای موضوع رمان:بعداز بسته شدن پرونده باند دان…حالا دانیال و کمند و صدرا و کسری یه زندگی عادی به دور از هرجور خلاف و ناامنی رو دارن و همه جوره سعی میکنن این آرامشو حفظ کنن…دانیال و کمند حالا صاحب دوتا فرزند دوقلو به اسم بنیامین و بارانن و این بچه ها تموم زندگیشونن…همه چی به وفق مُراده ولی این وسط کمند نگرانه…نگران از دست دادن خوشبختیش…نگران از دست دادن خونواده اش…کمند و دانیال و صدرا و کسری بعد اینهمه خلاف و آدم کشی…آیا می تونن بدون تاوان به زندگی ادامه بدن؟و خب…زندگی همیشه به وفق مراد نیست و حالا باید این چهار نفر تاوان بدن…
صورت خوشبختی ام کبود است…
عجــــب…دست سنگینی داشت سرنوشت!!!

۹۴/۱۱/۰۱
بخش نظرات این مطلب
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی